فرشته زمستونی ما نادیافرشته زمستونی ما نادیا، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 5 روز سن داره

❤نادیا و نلیا تمام هستی ما❤

جزیره کیش، دی ماه 93

قسمت اول تصمیم گرفتیم به جزیره کیش سفر کنیم.اونم از راه زمینی و با ماشین خودمون ...این اولین سفر خانوادگی مون بود که فقط خودمون چهارتایی رفتیم ...   روز ۶ دی ،صبح زود راه افتادیم...به سمت شیراز رفتیم ،شب به شیراز رسیدیم و تو پذیرشگاه شیراز موندیم....روز ۷ دی ،صبح زود راه افتادیم به سمت بندر چارک...حدود ساعت ۲ ظهر رسیدیم اونجا و دریای خلیج فارس رو دیدیم،واقعا قشنگ و آبی رنگ بود،،، بعد از انجام دادن کارهای کاپوتاژ و لندیگراف، نهار خوردیم و بچه ها کنار دریا بازی کردن تا ساعت حدود ۵عصر که رفتیم سوار ماشین شدیم و با ماشین رفتیم توی کشتی...از کشتی پیاده شدیم و رفتیم داخل اتاقک کارکنان کشتی ، اولین غروب دریای جنوب رو از توی کشتی دیدیم...
29 دی 1393

شب چله

امسال شب چله، مامانی ، ممس و عمه و خونواده دایی آرمین رو دعوت کرد ، البته چون خونش کوچیک بود و ما هم حدود بیست نفر بودیم همه اومدن خونه ما«خونه خیابون ویلا» همگی دور هم جمع بودیم و خیلی خوش گذشت. تا ساعت ۱۲:۳۰مهمون داشتیم، بعد شنا دخملیا رفتین لالا و دایی آرمین هم بعد از اینکه خونواده شو رسوند خونه با خاله دیناز برگشت پیش ما و تا ساعت ۲صبح با هم بودیم...   زمستون قشنگ و شاد و خاطره انگیز برای همه آرزو دارم...   اینها هم عکسهای جشن چله مهد کودک هست و تزییناتی که من برای سفرشون بردم..نادیا جون آمادگی هست و چیدن سفره به عهده مامانای آمادگی :- ...
3 دی 1393
1